سونمَز(همیشه شعله ور، تابان)

سیاسی اجتماعی وادبی

سونمَز(همیشه شعله ور، تابان)

سیاسی اجتماعی وادبی

پیام به مناسبت سالروز میلاد محمد طاهر بدخشی

پیام عبدالله فایض به مناسبت بزرگداشت هفتادوهشتمین سالروز

میلاد  آخرین وخشور تاریخ محمد طاهر بدخشی استثنای تفکرملی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تاریخ همچوپنجه ای نقاش چیره دست

تصویرصـــــــادقانه ای ازما کشیدنیست

 

سرگذشت جالب واستثنای مردی بنام محمد طاهر بدخشی، این اندیشمند مبتکر ومبارز بی آلایش در عصر تاریک اندیشی، ترور واختناق، امروزه اذهان تمامی اقشار جامعه ما به ویژه جوانان با احساس را بسوی عدالت وانصاف بیشراز دیگر اوقات متوجه میسازد.

واقعا آنانیکه در راه تجدد پسندی، ترقی خواهی وعدالت جویی، زندگی خودرا آگاهانه وقف وایثار مینمایند وبرای نسل های بعدی صفحات درخشان مبارزات سرنوشت ساز انقلابی را علیه استعمار، استبداد، بی عدالتی وعقب ماندگی، باز وهموار ساخته درسهای آموزنده آزادی خواهی وکارنامه های ماندگار رسیدن به پیروزی نهایی( عدالت اجتماعی) را رهنمون میگردند، نام پرافتخار شان در اوراق زرین تاریخ کشور ثبت وجاویدان خواهد ماند.

آری! بدخشی بزرگ یکی از پیش کسوتان این راه، ندای حق وعدالت ومساوات تمامی اقوام ساکن این مرزوبوم را زمانی مطرح ساخت که سیاست فاشیسم داشت هویت ملی وفرهنگی سایر اقوام در کشور را مسخ میکرد، درست زعما، این غلامان حلقه بگوش با گرایش های قومی میخواستند قدرت سیاسی را درانحصار یک قوم وقبیله ای خاصی داشته باشند، درهمین اوضاع حساس وخطرناک بدخشی بزرگ صدای مسئله ملی که درهمان زمان خیلی ها خفیف وکمرنگ بود، بلند ساخت وپیش بینی نمود که این صدای نحیف وخفیف،  فردا به یک غرش عظیم وسهمگین مبدل خواهد شد، که امروزه ما شاهد آن هستیم.

بدخشی بزرگ مرد از تبار کوه پایه های لعل زای بدخشان، فرزانه فرزند تیمورکوره گان، با جرات وجسارت که از جد بزرگش به میراث برده بود، در بدترین اوضاع سیاسی بدون واهمه وترس، مسئله ملی را مطرح ساخت وخود وهواخواهان راستین اش را از تیم حاکم مستبد وخونخوار وفاشیست جدا ساخت ومحفل انتظار را جهت تشکیل یک جبهه مقتدر نخبه گان جامعه، پایه گزاری نمود واز ابراز نظر وعقیده خویش هیچنوع رعب وترسی نداشت ومعتقد بود که طبقات، اقشار محکوم ومظلوم کشور از اثر سیاست های تبعیضی، تعصب وتحجر جامعه سنتی دچار مصیبت عظیم گردیده است، باید مبدا ومنشا این نا ملایمات ونا به سامانی های جامعه را دریافت وبه یک راه حل منطقی نایل آمد.

بدخشی بزرگ عقب ماندگی وزندگی فلاکتبار مردم کشور را ناشی از سیاست های فاشیستی وتفرقه افگنانه ای حاکمان مستبد وظالم میدانست که قومی را مقابل قومی وملیتی را برعلیه ملیتی قرار میدهند وازین اختلاف جهت استمرار حاکمیت جابرانه خود سود میبرند. بدخشی هیچگاه قومی را بربالای قومی ترجیح نمیداد، خود درحالیکه مربوط قوم ترکتبار افغانستان بود، از حقوق تلف شده تمامی اقوام مظلوم به شمول پشتونها، تاجیکها، اوزبیک ها، ترکمن ها ،هزاره ها و.....دفاع مینمود وسعادت وپیروزی افغانستان را در اتحاد اقوام ساکن در کشور میدانست. اما دشمنان عدالت ومساوات، همیشه  دربرابر خواسته های مشروع وی حسادت داشته وبه اشکال مختلفی بروی اتهامات وارد مینمودند. درنتیجه این کج اندیشی های مستبدان چون امین وامینیان این فاشیست های عصر، بدخشی بزرگ قربانی اندیشه اش گردیده وحتی فرزانه فرزندش نیز از گزند حوادث روزگار درامان نمیماند. بعداز شهادت بایقرا نزد چشمانش، چندی بعد چریک ببر نسل چنگیز همراه با یاران صادق ووفادارش با گیوتین امین فاشیست سیاست میشوند ودار فانی را وداع میگویند. روحشان شاد ویادشان گرامی باد!

آری! هرچند امروز طاهربدخشی درمیان ما نیست ولی یاد، خاطرات وکارنامه های درخشانش منحیث یکی از فرزندان صدیق ووطن دوست کشور همواره جاویدان خواهد ماند.

فرجام پیام، با شعری از امیرالکلام علیشیرنوایی فانی.

تاقیامت زنده ماند از برایش مرگ نیست

هرکه تخم نیک نامی در جهان پاشید ورفت.

 

 

عبدالله فایض مغل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد