پیام جنبش جوانان افغانستان به مناسبت سالروز تاسیس فیفتا

پیام شورای مرکزی جنبش جوانان افغانستان به مناسبت

سالروز ایجاد وتاسیس نهاد اجتماعی فرهنگی فیفتا!

اعضای رهبری شورای مرکزی جنبش جوانان افغانستان به نمایندگی از صدها هزار عضو این نهادی اجتماعی فرهنگی سالروزایجاد وتاسیس   فیفتا    رابرای تمامی اعضا وهواخواهان این نهاد علمی، اجتماعی وفرهنگی تبریک وتهنیت عرض نموده  واز حرکات سازنده وبجای این نهاد قدردانی مینماید.

فیفتا یگانه نهادی بود که دروقت کم توانست خدمات بی شائبه را درعرصه های علمی وفرهنگی از خود نشان بدهد وندای آزادی وعدالت طلبی را درکشورهای آسیای میانه وترک نشین بلند بسازد واز نا بسامانی روزگار بنالد، صدای رسائی این نهاد درمتن تاریخ ماندگار بوده واز یاد بود آن فراموش نخواهد شد.

کارهای سازنده دست اندرکاران فیفتا بخاطر رشد و توسعه ارزشهای فرهنگی وملی ما برای هیچ یک از هموطنان ما چه درداخل وچه درخارج از کشور باشند، غیرقابل انکار هست. این نهاد با دستاوردهای عملی خود برای تحکیم پایه های هویت ملی مان، نشان دادند که هیچ صدای در تاریخ بی پژواک نمی ماند. تشخیص نا به سامانی های روزگار دراطراف واکناف، توسط رژیم های سیاسی برعلیه ترکان دنیا وانعکاس آن برای عدالت خواهان جهان از دیگر اقدامات معقول این نهاد بود که مارا نسبت به آینده امیدوارنموده وضرورت اتحاد وهمبستگی مان را هرچه بیشتر محسوس ساخت.

جنبش جوانان افغانستان نیز به مثابه یک نهاد اجتماعی فرهنگی درسطح کشور، درعرصه های علمی فرهنگی نیز به سان فیفتا، به مبارزات حق طلبانه خود ادامه میدهد. دستاوردهای عملی جنبش جوانان بخاطر احقاق حقوق حقه ملت مان درتاریخ معاصرکشور نیز به همه گان ظاهر وهویداست. اینک جای دارد تا از حرکات همسان فیفتا که جهت نیل به اهداف مشترک وجهت گیری های این نهاد که هموطنان ما از طریق سایت های انترنتی مشاهده میکنند نیز اظهار سپاس وقدردانی نمائیم.

جامعه ما اکنون نیاز جدی به خدمات علمی وفرهنگی بیشتر جهت غنامندی ارزشهای فرهنگی مان دارد تا با حرکات منسجم وسازنده خویش بخاطر تثبیت هویت ملی مان از ین بیشتر ورساتر مبارزه نمائیم واین امانت تثبیت هویت ملی را برای نسل های بعدی با کمال امانت وصداقت انتقال دهیم تا باشد که آیندگان ما حرف های خوبی برای گفتن در ین راستا را داشته باشند. به امید همان روزی که به صدای حق طلبی ما گوش های شنوای پیدا شوند وحقوق حقه ملت ما را کما حقه ادا نمایند.

بااحترام

شورای مرکزی جنبش جوانان افغانستان

افتتاح بنیاد دوستم

بنیاد دوستم روز پنجشنبه طی مراسم با شکوه بطور رسمی گشایش یافت

بنیاد دوستم روز پنجشنبه طی مراسم با شکوه که شماری از مقامات دولتی، رییس و اعضای مجلس نماینده گان، بزرگان قومی و جوانان در آن حضور داشتند، بطور رسمی گشایش یافت.

الحاج باتور دوستم پسر الحاج سترجنرال عبدالرشید دوستم در این مراسم با رای علنی اعضای موسسین و اشتراک کننده گان به عنوان رییس این بنیاد معرفی شد.

این بنیاد از سوی جوانان ترک تبار کشور بنا بر لزوم دید الحاج سترجنرال عبدالرشید دوستم رهبر و بنیانگذار حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و رییس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ایجاد شده است.

هدف از ایجاد این بنیاد تلاش برای بهبود تعلیم و تربیه، حمایت از فعالیت های فرهنگی و سایر فعالیت های خیریه خوانده شده است.

شماری از اشتراک کننده گان در این مراسم ایجاد این بنیاد را یک اقدام بجا خوانده و آنرا نهایت ارزشمند در راستای فعالیت های فرهنگی و خیریه در کشور عنوان کردند.

چندین دهه جنگ در کشور سبب شده است تا فعالیت های اجتماعی؛ فرهنگی و اقتصادی در کشور کمتر رشد کند.

هم چنان این جنگ ها سبب فقر مردم شده و شماری زیادی از خانواده های افغان به مشکلات شدید بی بضاعتی مواجه اند.

در ده سال اخیر برخی از موسسات و نهاد ها برای کمک به مردم در بخش های مختلف ایجاد شده؛ اما هنوز هم مردم کشور نیازمند کمک و همکاری اند.

حال نهادی بنام بنیاد دوستم از سوی الحاج سترجنرال عبدالرشید دوستم رهبر و بنیانگذار حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و رییس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ایجاد شده که روز پنجشنبه بطور رسمی گشایش یافت.

بنیاد دوستم که یک بنیاد فرهنگی، اجتماعی و غیر سیاسیست هدف از ایجاد آن تلاش برای بهبود تعلیم و تربیه، حمایت از فعالیت های فرهنگی و سایر فعالیت های خیریه خوانده شده است.

در مراسم گشایش این بنیاد در شهرکابل پیام الحاج ستر جنرال عبدلرشید دوستم به خاطر ایجاد این بنیاد قرایت شد.

آقای دوستم در این پیام آروز کرده است که این بنیاد در خدمت مردم افغانستان؛ جوانان کشور؛ اقشار مختلف جامعه بویژه مردم بی بضاعت کشور قرار گیرد و بدون تبعیض و جانبداری خاص در خدمت همه مردم قرار داشته باشد.

در راس این بنیاد الحاج باتور دوستم پسر ارشد الحاج سترجنرال عبدالرشید دوستم قرار دارد که کمک به مردم فقیر را یکی از آرزو های دیرینه اش میداند.

الحاج باتور دوستم رییس بنیاد دوستم می گوید؛ او در راس این بنیاد صادقانه در خدمت مردم قرار خواهد داشت.

باتور دوستم ایجاد این بنیاد را نتیجه جدو جهد صمیمانه پدرش و حمایت بیدریغ مردم کشور میداند.

با این حال مسعوده عمری معاون حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان ایجاد این بنیاد را یکی از خدمات ارزنده رهبر این حزب برای مردم کشورش میداند و می گوید در این مقطع زمانی ایجاد این بنیاد می تواند نهایت برای مردم نهایت موثر باشد.

هم چنان شماری از اعضای مجلس نماینده گان که در این مراسم شرکت کرده بودند؛ می گویند؛ اکثریت مردم به کمک نیازدارند و ایجاد این گونه بنیاد های خیریه برای کمک به مردم ارزشمند است.

گفتنیست بنیاد دوستم حدود یکماه پیش جواز فعالیت از سوی وزارت عدلیه کشور دریافت کرده است و در این مدت هوا خواهان راه دوستم و مردم خیرخواه کشور کمک های مالی برای ایجاد این بنیاد خیریه ارایه کرده اند.

گفتنیست بنیاد دوستم بنا بر لزوم دید الحاج سترجنرال عبد الرشید دوستم رهبر وبنیانگذار حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و تقاضای مردم و جوانان کشور ایجاد شده است.

به یاد شعری ازپرتونادری

به یاد شعری از پرتونادری:

چه مظلومانه درانتظار یک دهن خنده

یک لقمه نان

یک کاسه آب

پیرشدیم

ولی هیچ نفهمیدیم که بهار درپشت چه کوهی خانه دارد

وهستی سبزش با برگ کدامین درخت پیوند خورده هست.

واقعا زندگی درین دهکده پرازطلاتم ومملو از بی عدالتی ها برای همه انسانهای این سرزمین دردآور است وانتظار شعاریست ازنسل تانسل دیگر .

ای کاش نامش جزاین چیزی دیگری بود و سرنوشت چیزی دیگری مینوشت. بی عدالتی های گسترده درهر برهه از زمان ودرهر نقطه ازمکان این بلاکده به شکل بسیار فجیعی درحرکت بوده وتااکنون به اوجش رسیده هست. انسانهای این لعنتکده هم نیز بامفکوره های مختلفی درآمیزش اند ازیکطرف ائیده کمونیسم وازجانبی هم اسلامگرائی افراطی . ای کاش با این دواکتفا میشد که نشد. پس از به تجربه گرفتن این دومردم این جغرافیا باانواع از مشکلات ومعضلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی دست وپنجه نرم کردند اما زعمایشان از ائیده های متذکره مسخره های به نمایش گذاشته ودست  بانیان آنرا ازپشت بستند. ای کاش کارل مارکس زنده میبود جمع لنین که درنتیجه کرده های افغانی ها ازمفکوره هایشان برمیگشتند وشاید هم مسلمان میشدند وای کاش پیامبر بزرگ اسلام درقید حیات میبودند واین پیروان بی علم ودانش که از چهره صلح آور اسلام یک هیولاترسیم کردند را مجازاتش میکردند وراه راست واسلام واقعی رابرایشان میآموختند.

بااین هم اکتفا نمیشود که دوران حکومت مجاهدین وغارت اموال دولتی وشخصی مردم چه درمرکز وچه ولایات گویای سیه روزی دیگریست که احدی نمیتواند از آن منکرشود، متقاضیان قدرت سیاسی با روحیه عدم اعتماد بایکدیگر وپرخاشگری فضای درهم شکسته را به شکل افتضاح آمیزی بازهم به ویرانه مبدل کرده وهموطنان مارا راهی ملک بیگانه گان کردند که امروزه دستاورد چرسی  وتریاکی تا انتحاری را درنتیجه عملکردهای آنان میدانیم واز مردم ما هر روز قربانی میگیرد. بهرصورت حالا نوبت مودل دیگری که با کمترین نقص توانسته برای کشورهای دیگری زمینه حکومت خوبتری رامساعدسازد، رسیده هست. باتکرار تجارب گذشته درین کشور احتمال آن میرود که این دموکراسی کم بخت را نیز به چنان مسخره خواهند گرفت که بانیان آن نیز درحیرت خواهند افتید، علائم واضحی از عدم کارآئی این رژیم نیز به چشم میخورند از ده سال بدینسو کمک های بزرگی جمع حضور نظامیان بیشتر از 49 کشور نتوانسته که دستاورد قابل لمسی رابرای ما به ارمغان بیاورد هرروز بد امنی وترور، چور وچپاول ،وحشت واختناق ، فساداداری، مسخ هویت فرهنگی وبی عدالتی، زنگ های خطری اندکه به اسرع وقت مانند نظام کمونیسیتی واسلامی مجاهدین، امارت طالبان روبه سقوط بروند ویک سردرگمی دیگری را به مردم ما به ارمغان بیاورند.

نمیدانیم که این بیچاره گی تاکی  واین انتظار ها تاچه حدی؟

اما یک موضوع کاملا مبرهن است تا که خود مردم بالای سرنوشت شان تصمیم عاقلانه نگیرند دیگران نه تصمیم نجات مارا دارند ونه هم ازتوان شان پوره هست فقط یک نصب العین برای بیگانه گان وجود دارد آنهم تامین منافع شان درین خطه باستان .

اگر ما خواهان پایان این همه نا به سامانی ها درکشور باشیم باید ازهمین اکنون عزم خودرا جزم نموده دیگر نگزاریم چند تیکه دار قومی بخاطر منافع شخصی وگروهی اش باسرنوشت مان معامله کند واگر خواستهایش تامین نشد به عنوان چوب سوخت ازما استفاده نبرده بل مارا به حیث انسانهای که قدرت تصمیم گیری وشراکت درتمامی تحولات را داریم، احترام گذاشته وحسابدهی شفاف در تمام امور را سرلوحه مرام زندگی شان قراردهند وخود سرانه هرآنچه دلشان خواست انجام ندهند. اینجاست که هویت ما تثبیت وحقوق مان تامین شده دیگر به عنوان دنباله روان به انتظار یک دهن خنده، یک لقمه نان ویک کاسه آب پیرنخواهیم شد بل بهار که امید زندگی جدیدی را به ارمغان آورده وبرگ سبز درخت نیز برملا خواهد گشت وما هم از زندگی چندروز درین بلاکده توشه ای حداقل برای معیشت خودمان داشته باشیم ودست نسل های بعدی را ازگدائی کوتاه ساخته وآبرووحیثیت شان درنزد جامعه جهانی حفظ نمائیم.

به امید همان روز!!! 

اوزبیگیم

اوزبیگیم

قیلمه سنگ بول اولکه ده تاخشم وعصیان اوزبیگیم

کاخ استم بولمه گی بیرزره ویران اوزبیگیم

تورگیل ای بابرنی اوغلی ای علی شیرباله سی

طاقتیم تاق اولدی اخراوزبیگیم جان اوزبیگیم

اوتتی قولیک عصری بیرله چوریلیک دورانه سی

کیلدی ایرکین لیک زمانی ایندی اویغان اوزبیگیم

تابزوردشمن لرینگدین آلمه سنگ حقینگنی سن

سنگه حق بیرمس کیشی بول اولکه ده خان اوزبیگیم

تاکه اوز بختینگ گه حاکم بولمه سنگ عالمگه سین

قویمه گیل اوستینگ گه هرگز نام انسان اوزبیگیم

کیرمسنگ چون ارسلاندیگ باش اوریب میدان ارا

یاولرینگ بیرمیدی اصلاسینگه میدان اوزبیگیم

ایتتی اقلیم ملکنی قیلگن مسخردهرارا

بابه واجدادلرینگ ای اوزبیگیم جان اوزبیگیم

سین اگر جولان اوریب کیرسانگ گوراش میدانیده

کیل ترالمس سنگه تاب سام ونریمان اوزبیگیم

سین اولوغ افراسیاب نی قهرمان فرزندی سن

سنگه فخرایلربوکون ایران وتوران اوزبیگیم

غیرتینگ شانینگ ایمسدور حاجت شرح وبیان

اوشبو اوصافینگ ایرور عالمگه داستان اوزبیگیم

اول کوچ بازونگ بیلن زور ینگی کورگن لربیلر

تاغنی اورسنگ تاغ بولر ییر بیرله یکسان اوزبیگیم

ای ابومسلم ایا باببر خراسان باله سی

زنده دور آتینگ بیلن نام خراسان اوزبیگیم

اول زمان غربده یوق ایردی علم ودانش دن نشان

شرق که سن قویدینگ اساس علم وعرفان اوزبیگیم

سین اگر یشنب کیمس ایردینگ بوکون مشرق ارا

شرق که یوق ایردی بوکون بوعظمت وشان اوزبیگیم

هربیراتینگنی ایشیت سم جان آلور جسم وتنیم

ای تن وجانیم سنی یولینگده قربان اوزبیگیم

اولگیل وجان بیرگیل اما بیرمه گیل قول لیگده تن

اولگه نینگ کوپ یخشی دور قل لیگدین ای خان اوزبیگیم

یاکه اولگیل یاکه اوزبختینگ گه تورگیل ایگه بول

ایرته لیکده قالمسون کونگلینگده آرمان اوزبیگیم

شبرغان شهری1361ییل

حفیظی جوزجانی نینگ محبت نامه دیوانی

387-389بیتی

چوکفرازکعبه خیزد کجاماندمسلمانی؟

بنام پروردگار درهم کوبنده ای ستمگران!

 

یک رستاخیزکلی بخاطرمحکوم کردن این همه بی عدالتی ها

چوکفرازکعبه خیزد کجاماندمسلمانی؟

نظام های سیاسی در جهان امروزی بابه آزمون گرفتن انواع از تجارب تلخ روزگار نتیجتا به سیستیم دموکراتیک که از سایر رژیم ها کمتر نواقص داشت روآوردند وهم اکنون بخاطر پیاده ساختن این رژیم مبالغی هنگفتی از مالیات شهروندان کشورهای جهان  به ویژه اروپائی وامریکائی به مصرف میرسند.

افغانستان نیز به مثابه ای یک فامیل  از جامعه جهانی با سپری نموده بیشتر از سه دهه بحران به این رژیم روآورد وبه مدت ده سال هست که آنرا به بوته ای آزمون میگیرد، کشور ما که تازه به عصای دموکراسی تکیه کرده اما این پدیده نیم بند نیز بسان سیستیم های گذشته از گزند آفات روزگار فاشیسم وسنت های قبیله ای وگروهی درمان نماند ه بل باگذشت هر روزی یک لکه ای ننگین بر روی آن گذاشته میشود. بحران تازه ایجادشده توسط رئیس جمهور وتنش میان قوای سه گانه از جمله داغ های ننگینی برجبین نیمه پاک دموکراسی هست، شخصیکه حین احراز پست ریاست جمهوری درتحلیفش لاف از پاسداری، نظارت ومراقبت از تطبیق وثیقه ای ملی زده بود اما متاسفانه امروزه دهها مورد نقض صریح قانون اساسی توسط خودش را شاهد هستیم، موارد مشخص از این خیانت های  ملی که از اهمال وغفلت درتطبیق قانون اساسی گرفته تاتصامیم بزرگ برخلاف منافع ملی ومصالح علیای کشورتوسط شخص رئیس جمهور وجود دارد وگاهگاهی از طرف رسانه های جمعهی به بعضی از آنها اشارات رفته هست، مثال های زیادی از قانون شکنی موصوف درزمینه موجود هست ومشت نمونه خروار: 180 روز حکومت غیرقانونی ( ازاول جوزای سال 1388الی 27 عقرب همان سال) تقلب گسترده وسیستماتیک درانتخابات ریاست جمهور، معلق گذاشتن تطبیق قانون رسانه ها به رغم تصویت دوباره آن توسط ولسی جرگه، تولد فرزند نامشروع بنام دادگاه ویژه انتخاباتی، مصرف دهها میلیون دالر امریکائی به صورت غیرقانونی ازکابل بانک برای مصارف انتخابات ریاست جمهوری ، مذاکره پنهانی با مخالفان مسلح دولت، فراخوانی جرگۀ عنعنه ای بدون مبنی قانونی واخذ پول توسط داودزی رئیس دفترش از ایران اینها همه موارد از نقض قانون اساسی وتصامیم خلاف منافع ملی کشور هستند که زمینه محاکمه وسلب اعتماد رئیس جمهور را فراهم میکند اینک وظیفه اساسی اعضای شورای ملی است که شخص رئیس جمهور را از تکتازی ودیکتاتوری باز داشته واز صلاحیت های قانونی خویش بنابر عدم تطبیق قانون اساسی وارتکاب خیانت ملی موصوف را به شورای ملی احضار نمایند زیرا رئیس جمهور نزد شورای ملی مسئولیت دارد.

بهرحال سوالاتی درزمینه مطرح میشود که شخص رئیس جمهور با ایجاد بحران های تازه از این کشور چه میخواهد؟ آیا ازین بازار آشفته واز نمدموجود کلاهی نصیبش خواهشد شد؟ آیا فکر اعلان حالت اضطرار برسرش آمده تا مدت ریاست جمهوریش را تمدید نماید؟ 

ملت که سه دهه از بحران را سپری نموده اکنون درین برهه ای حساس وسرنوشت ساز آرزوی این چنینی از جناب رئیس جمهور را نخواهند داشت. حامدکرزی به حیث  شخص که درراس سه قوه قرار دارد بجای اینکه تنش میان قوای سه گانه را ازبین ببرد با به گروگان گرفتن قوه قضائیه جایگاه وحیثیت این قوه را درسطح دنیا به مسخره گرفته  واستقلال عمل وی رانیز زیرسوال برده هست.

اکنون وضعیت درکشور خیلی بحرانی تر از آنست که ما فکر میکنیم وهر لحظه احتمال یک برخورد نظامی میرود، زورآزمائی میان دوقوه مجرئیه ومقننه درنفس خودش برای ملت خطرناک هست زیرا این همه شاخ به شاخ شدن ها، غرامتش را  ازملت میگیرد بازهمان فرزند غریب وبیچاره هست که درین کشمکش ها جانش را از دست داده و مادرش را به سوگ ماتم مینشاند، ای کاش درین نزاع ها وقدرت طلبی ها میرویس کرزی ویاهم اولاد یک تیکه دار ووکیل قربانی شود که نمیشود. ملت مظلوم ورنجدیده باید بیدارتر گام بردارد وفریب این همه دغلبازان را نخورند، اینها واسلاف شان کسانی بودند که بخاطر بقا در سریر قدرت بارها معامله گری نمودند وسرانجام مستبد ببار آمدند وهیچنوع وقعی به آرمان شهدا وبازماندگان شهدا نگذاشتند. اینک اوضاع سیاسی، اجتماعی واقتصادی خیلی حساس اند ویک درایت کامل ملت را میخواهد تا با گام های عملی عدم اعتماد با خائنین ملی را درپیش گرفته وباز همانند گذشته فریب آنها را نخورند.

به امیدروز که دامن این همه بی عدالتی ها ازبلاکده بنام افغانستان رخت بندد.